[اسم]

sheet

/ʃiːt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روتختی ملافه

معادل ها در دیکشنری فارسی: ملافه
مترادف و متضاد bed linen bedclothes linen
  • 1.I've put clean sheets on the beds.
    1. روتختی‌های تمیز روی تخت‌ها گذاشتم.

2 صفحه ورقه

معادل ها در دیکشنری فارسی: برگ ورقه ورق
مترادف و متضاد pane panel piece of paper
a sheet of steel
ورقه فولاد
a sheet of yellow paper
یک صفحه کاغذ زردرنگ
sheet metal
ورقه فلزی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان