[عبارت]

short of

/ʃɔrt ʌv/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بدون چیزی چیزی را کم داشتن

  • 1.I'd never let you go short of money.
    1. من هیچوقت تو را بدون پول نمی‌فرستم بروی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان