Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رسیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to show up
/ʃoʊ ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: showed up]
[گذشته: showed up]
[گذشته کامل: shown up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
رسیدن
حاضر شدن، سروکله (کسی) پیدا شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نمایان شدن
informal
مترادف و متضاد
arrive
1.It was getting late when she finally showed up.
1. وقتی بالاخره سروکلهاش پیدا شد، داشت دیر میشد.
2.What time did they show up?
2. آنها چه زمانی رسیدند؟
تصاویر
کلمات نزدیک
show tune
show round
show over
show out
show one's true colors
show-jumper
show-jumping
show-off
show-trial
showbiz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان