[صفت]

shrewd

/ʃruːd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: shrewder] [حالت عالی: shrewdest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زیرک باهوش

معادل ها در دیکشنری فارسی: با تدبیر رند زرنگ زیرک
مترادف و متضاد astute
  • 1.He was truly a shrewd businessman.
    1. الحق او یک تاجر زیرک بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان