Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خجالتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
shy
/ʃaɪ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: shier]
[حالت عالی: shiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خجالتی
کمرو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خجالتی
خجول
محجوب
ماخوذ به حیا
کمرو
مترادف و متضاد
bashful
diffident
timid
bold
brash
very/painfully shy
خیلی/به شدت خجالتی
Paulo is very shy.
"پائولو" خیلی خجالتی است.
shy of/about (doing) something
خجالتی از/درباره (انجام) کاری
He disliked her and had never been shy of saying so.
او از او بدش میآمد و هیچوقت از گفتن آن خجالت نکشید.
shy with somebody
خجالت کشیدن از کسی
Children can be shy with people they don't know.
کودکان در حضور افرادی که نمیشناسند، میتوانند خجالتی باشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
shuttlecock
shuttle service
shuttle
shuttering
shutter
shyly
shyness
siamese
siamese cat
siberia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان