[اسم]

siege

/siːdʒ/
قابل شمارش

1 محاصره

معادل ها در دیکشنری فارسی: محاصره
  • 1.The siege was finally brought to an end when the terrorists surrendered.
    1. سرانجام وقتی تروریست‌ها تسلیم شدند محاصره پایان گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان