Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . الک
2 . الک کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
sieve
/sɪv/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
الک
صافی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آردبیز
الک
سرند
غربال
مترادف و متضاد
sift
strainer
[فعل]
to sieve
/sɪv/
فعل گذرا
[گذشته: sieved]
[گذشته: sieved]
[گذشته کامل: sieved]
صرف فعل
2
الک کردن
از صافی رد کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
الک کردن
غربال کردن
1.Sieve the flour and cocoa powder into a bowl.
1. آرد و پودر کاکائو را در یک کاسه الک کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
sieva bean
sienna
sidewinder
sideways
sidewalk
sift
sight
sightsee
sightseeing
sightseer
کلمات نزدیک
siesta
sierra leone
sienna
siege mentality
siege
sift
sift the flour into a bowl.
sigh
sigh of relief
sight
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان