Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کفش اسکیت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
skate shoe
/ˈskeɪt ʃuː/
قابل شمارش
1
کفش اسکیت
مترادف و متضاد
Heely
roller shoe
1.Learn to roll on your skate shoes.
1. یاد بگیر که با کفش اسکیت هایت سر بخوری.
2.Youngsters were gliding by on their skate shoes.
2. جوان ها با کفش اسکیت هایشان از کنار ما رد می شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
skate
sizzling
sizzle
sizeable
size up
skateboard
skateboarding
skater
skating
skating rink
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان