Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کساد
2 . شل
3 . رکود
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
slack
/slæk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: slacker]
[حالت عالی: slackest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کساد
رکود
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیرونق
1.The market is always slack on Wednesdays.
1. چهارشنبهها همیشه بازار کساد است.
a slack period
بازه رکود
2
شل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شل
مترادف و متضاد
tight
1.Suddenly the rope went slack.
1. ناگهان طناب شل شد.
[اسم]
slack
/slæk/
قابل شمارش
3
رکود
کسادی
1.There's very little slack in the budget.
1. رکود کمی در بودجه وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
skyward
skyscraper
skyrocket
skyline
skylight
slacken
slacks
slam
slam dunk
slant
کلمات نزدیک
slab
skywards
skyscraper
skype
skyline
slack off
slacken
slacken off
slacker
slackness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان