Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آستین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
sleeve
/sliːv/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آستین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آستین
1.Dan rolled up his sleeves and washed his hands.
1. "دن" آستینهایش را بالا زد و دستهایش را شست.
a dress with long sleeves
یک پیراهن با آستین بلند
تصاویر
کلمات نزدیک
sleet
sleepy
sleepwear
sleepwalking
sleepwalker
sleeveless
sleigh
sleight of hand
slender
slender waist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان