[اسم]

slipper

/ˈslɪpər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دمپایی حوله‌ای دمپایی روفرشی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پاپوش دمپایی
  • 1.He came to the door in his slippers.
    1. او با دمپایی حوله‌ای دم در آمد.
a pair of slippers
یک جفت دمپایی حوله‌ای
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان