Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دمپایی حولهای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
slipper
/ˈslɪpər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دمپایی حولهای
دمپایی روفرشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پاپوش
دمپایی
1.He came to the door in his slippers.
1. او با دمپایی حولهای دم در آمد.
a pair of slippers
یک جفت دمپایی حولهای
تصاویر
کلمات نزدیک
slipped disc
slipknot
slip-up
slip-on
slip up
slipperiness
slippery
slippery as a snake
slippery slope
slipshod
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان