[اسم]

slogan

/ˈsloʊɡən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شعار

معادل ها در دیکشنری فارسی: شعار
  • 1.an advertising slogan
    1. شعار تبلیغاتی
  • 2.The crowd began chanting anti-government slogans.
    2. جمعیت شروع به دادن شعار های ضد دولتی کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان