[فعل]

to slow up

/sloʊ ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: slowed up] [گذشته: slowed up] [گذشته کامل: slowed up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (از) سرعت کم کردن سرعت (چیزی) کم شدن

  • 1.The game slowed up a little in the second half.
    1. مسابقه در نیمه دوم کمی از سرعتش کم شد.
  • 2.We slowed up when we saw the police.
    2. ما وقتی پلیس را دیدیم، از سرعتمان کم کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان