Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (از) سرعت کم کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to slow up
/sloʊ ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: slowed up]
[گذشته: slowed up]
[گذشته کامل: slowed up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(از) سرعت کم کردن
سرعت (چیزی) کم شدن
1.The game slowed up a little in the second half.
1. مسابقه در نیمه دوم کمی از سرعتش کم شد.
2.We slowed up when we saw the police.
2. ما وقتی پلیس را دیدیم، از سرعتمان کم کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
slip out
slip off
sleep through
slave away
sit about
spark off
spit it out
spring from
stand about
stay ahead
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان