[اسم]

smoking

/ˈsmoʊ.kɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سیگار کشیدن

  • 1.He wants to stop smoking.
    1. او میخواهد از سیگار کشیدن دست بکشد (ترک کند).
  • 2.No Smoking
    2. سیگار کشیدن ممنوع
  • 3.Smoking is not permitted in the theater.
    3. سیگار کشیدن در سالن تئاتر ممنوع است.
کاربرد اسم smoking به معنای سیگار کشیدن
معادل اسم smoking در فارسی "سیگار کشیدن" است. به عمل یا عادت کشیدن سیگار، smoking یا سیگار کشیدن می گویند. مثال:
".He wants to stop smoking" (او میخواهد از سیگار کشیدن دست بکشد (ترک کند).)
".Smoking is not permitted in the theater" (سیگار کشیدن در سالن تئاتر ممنوع است.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان