[اسم]

sniper

/ˈsnaɪpər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تک‌تیرانداز

معادل ها در دیکشنری فارسی: تک‌تیرانداز
  • 1.Two soldiers were shot by snipers.
    1. دو سرباز توسط تک‌تیراندازها گلوله خوردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان