[صفت]

soaking

/ˈsoʊk.ɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more soaking] [حالت عالی: most soaking]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خیس (شده) موش آب کشیده

مترادف و متضاد soaking wet sopping
  • 1.You're soaking - why didn't you take an umbrella?
    1. خیس شده‌ای - چرا چتر (با خودت) نبردی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان