Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به طور پراکنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
sparsely
/ˈspɑːrsli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به طور پراکنده
1.a sparsely populated area
1. یک منطقه با جمعیت پراکنده
تصاویر
کلمات نزدیک
sparse
sparrowhawk
sparrow
sparring partner
sparky
sparta
spartan
spasm
spasmodic
spat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان