[اسم]

specialist

/ˈspeʃ.ə.lɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متخصص کارشناس

معادل ها در دیکشنری فارسی: متخصص
مترادف و متضاد expert
  • 1.She's a specialist in modern French literature.
    1. او متخصص ادبیات معاصر فرانسه است.
a software specialist
متخصص نرم‌افزار

2 پزشک متخصص

معادل ها در دیکشنری فارسی: پزشک متخصص
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان