Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ذره
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
speck
/spek/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ذره
نقطه، خال
1.specks of dust
1. ذرات گرد و خاک
2.The ship was now just a speck in the distance.
2. کشتی دیگر تبدیل به یک نقطه در دوردست شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
speciousness
speciously
specious argument
specious
specimen bottle
specked
speckle
speckled
speckled rattlesnake
speckled trout
کلمات نزدیک
specious
specimen
specify
specifics
specification
speckle
speckled
specs
spectacle
spectacled
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان