Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مارپیچ
2 . وسیله مارپیچ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
spiral
/ˈspaɪrəl/
غیرقابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more spiral]
[حالت عالی: most spiral]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مارپیچ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مارپیچ
a spiral staircase
یک پلکان مارپیچ
[اسم]
spiral
/ˈspaɪrəl/
قابل شمارش
2
وسیله مارپیچ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مارپیچ
1.A spring is a spiral.
1. یک فنر وسیلهای مارپیچ است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
spiracle
spipistrellus hesperus
spiny-stemmed
spiny-leaved
spiny-leafed
spiral bandage
spiral down
spiral galaxy
spiral nebula
spiral notebook
کلمات نزدیک
spiny
spinster
spinning
spinner
spinet
spiral staircase
spiraling
spirant
spire
spirit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان