[صفت]

spiral

/ˈspaɪrəl/
غیرقابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more spiral] [حالت عالی: most spiral]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مارپیچ

معادل ها در دیکشنری فارسی: مارپیچ
a spiral staircase
یک پلکان مارپیچ
[اسم]

spiral

/ˈspaɪrəl/
قابل شمارش

2 وسیله مارپیچ

معادل ها در دیکشنری فارسی: مارپیچ
  • 1.A spring is a spiral.
    1. یک فنر وسیله‌ای مارپیچ است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان