[اسم]

sponge

/spʌndʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اسفنج

معادل ها در دیکشنری فارسی: ابر اسفنج اسفنجی ابری
  • 1.Wipe the surface with a damp sponge.
    1. سطح را با یک اسفنج مرطوب پاک کنید.

2 اسفنج دریایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اسفنج
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان