Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اسفنج
2 . اسفنج دریایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
sponge
/spʌndʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اسفنج
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ابر
اسفنج
اسفنجی
ابری
1.Wipe the surface with a damp sponge.
1. سطح را با یک اسفنج مرطوب پاک کنید.
2
اسفنج دریایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اسفنج
تصاویر
کلمات نزدیک
spokeswoman
spokesperson
spokesman
spoken
spoke
sponge bag
sponge cake
sponge off someone
sponge on
sponge pudding
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان