[فعل]

to spring-clean

/ˌsprɪŋ ˈkliːn/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: spring-cleaned] [گذشته: spring-cleaned] [گذشته کامل: spring-cleaned]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خانه تکانی کردن

  • 1.Fran decided to spring-clean the apartment.
    1. "فرن" تصمیم گرفت تا خانه تکانی کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان