Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خانه تکانی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to spring-clean
/ˌsprɪŋ ˈkliːn/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: spring-cleaned]
[گذشته: spring-cleaned]
[گذشته کامل: spring-cleaned]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خانه تکانی کردن
1.Fran decided to spring-clean the apartment.
1. "فرن" تصمیم گرفت تا خانه تکانی کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
spring up
spring roll
spring out at
spring onion
spring cleaning
springboard
springbok
springboks
springtime
springy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان