Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مامور ایستگاه قطار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
station agent
/stˈeɪʃən ˈeɪdʒənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مامور ایستگاه قطار
متصدی ایستگاه، مدیر ایستگاه
تصاویر
کلمات نزدیک
station
statics
static electricity
static
statewide
station wagon
stationary
stationary bicycle
stationer
stationery
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان