[صفت]

steely

/ˈstiːli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: steelier] [حالت عالی: steeliest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پولادی مستحکم، سخت

معادل ها در دیکشنری فارسی: فولادی پولادی فولادین پولادین

2 مصمم بااراده، سرسخت

3 سنگدلانه بی‌رحمانه، سرد

  • 1.She shivered at the steely note in his voice.
    1. او از لحن سنگدلانه صدایش بر خود لرزید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان