[صفت]

steeped

/stipt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more steeped] [حالت عالی: most steeped]

1 غرق

مترادف و متضاد drenched saturated soaked
  • 1.My cousin is so steeped in schoolwork that his friends call him a bookworm.
    1. پسرعموی من انقدر غرق در تکالیف مدرسه است که دوستانش او را خرخوان صدا می زنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان