Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فرمان (اتومبیل و...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
steering wheel
/ˈstɪr.ɪŋˌwiːl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرمان (اتومبیل و...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رل
فرمان
1.He took both hands off the steering wheel.
1. او دو دستش را از روی فرمان برداشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
steering committee
steering
steerage
steer clear
steer
stella
stellar
stem
stem cell
stem from
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان