[اسم]

steering wheel

/ˈstɪr.ɪŋˌwiːl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فرمان (اتومبیل و...)

معادل ها در دیکشنری فارسی: رل فرمان
  • 1.He took both hands off the steering wheel.
    1. او دو دستش را از روی فرمان برداشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان