Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مهماندار (هواپیما و ...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
steward
/ˈstuərd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مهماندار (هواپیما و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیشکار
1.My friend wants to be a steward.
1. دوستم میخواهد یک مهماندار شود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
stew
stevia
stevedore
stetson
stethoscope
stewardess
stewed
stick
stick around
stick by
کلمات نزدیک
stew in one's own juice
stew
stevens
steven
stevedore
stewardess
stewart
stick
stick around
stick at
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان