Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چسبیدن به
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to stick with
/stɪk wɪð/
فعل گذرا
[گذشته: stuck with]
[گذشته: stuck with]
[گذشته کامل: stuck with]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
چسبیدن به
ادامه دادن با
informal
1.He said that he was going to stick with the traditions established by his grandfather.
1. او گفت میخواهد به سنتهای تثبیتشده توسط پدربزرگش ادامه دهد.
2.He's a good car mechanic - I think we should stick with him.
2. او مکانیک ماشین خوبی است؛ فکر میکنم باید بچسبیم به او.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
stick up
stick together
stick to
stick out
stick insect
sticker
sticking plaster
stickleback
stickup
sticky
کلمات نزدیک
stick up for
stick together
stick to your guns
stick to the schedule
stick to a budget
stick-in-the-mud
sticker
sticking plaster
sticking point
stickleback
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان