[عبارت]

strapped for cash

/stræpt fɔr kæʃ/

1 بی پول مفلس

  • 1.I am strapped for cash at the moment, so I won't be able to go with you on a holiday.
    1. من در حال حاضر بی پول هستم و نمی توانم با تو به مسافرت و تفریح بیایم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان