Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گمراه کردن
2 . موافقت کردن
3 . همراهی کردن
4 . وفادارانه پیروی کردن
5 . (پشت کسی) ردیف حرکت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to string along
/strɪŋ əˈlɔŋ/
فعل گذرا
[گذشته: strung along]
[گذشته: strung along]
[گذشته کامل: strung along]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گمراه کردن
وعده دروغین دادن، فریب دادن، سر دواندن
informal
to string somebody along
کسی را گمراه کردن
He’s just stringing you along.
او فقط دارد تو را گمراه میکند [دارد تو را سر میدواند].
2
موافقت کردن
تظاهر به موافقت کردن
3
همراهی کردن
همراه کسی آمدن
1.If you’re going into town, I’ll string along with you.
1. اگر به شهر میروی، من همراهت خواهم آمد.
4
وفادارانه پیروی کردن
5
(پشت کسی) ردیف حرکت کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
string
strikingly
striking
striker
strikeout
string instrument
string light bulb
string trimmer
string vest
stringed instrument
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان