Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اجاره فرعی دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to sublet
/ˌsʌbˈlet/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: sublet]
[گذشته: sublet]
[گذشته کامل: sublet]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اجاره فرعی دادن
ملک اجاره ای را اجاره دادن
1.I quit my job and sublet my apartment.
1. من از کارم استعفا دادم و خانه اجاره ای ام را اجاره دادم.
تصاویر
کلمات نزدیک
sublease
subjunctive
subjugate
subjectivity
subjectively
sublime
subliminal
submarine
submariner
submerge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان