[صفت]

sure-footed

/ˈʃʊrˈfʊtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sure-footed] [حالت عالی: most sure-footed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ثابت‌قدم (اسب و...) دارای گام‌های ثابت

  • 1.My horse is small but wiry and sure-footed.
    1. اسب من کوچک ولی لاغر و ثابت‌قدم است.

2 با اعتمادبه‌نفس مصمم و توانا

  • 1.The challenges of the 1990s demanded a responsible and sure-footed government.
    1. چالش‌های دهه 90 میلادی نیازمند دولتی مسئول و مصمم و توانا بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان