Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عرق کرده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
sweaty
/ˈsweti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: sweatier]
[حالت عالی: sweatiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عرق کرده
1.I am all hot and sweaty - I need a shower.
1. من خیلی گرمم است و عرق کرده ام - نیاز به دوش گرفتن دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
live within means
be my guest
cheers
motor racing
estate agency
hit like a ton of bricks
restraint kit
eye drops
make a living
earthrise
کلمات نزدیک
sweatsuit
sweatshop
sweatshirt
sweatpants
sweater
swede
sweden
swedish
sweep
sweep away
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان