Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . راحتترین کار را کردن (در موقعیتی سخت)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
take the easy way out
/teɪk ði ˈizi weɪ aʊt/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
راحتترین کار را کردن (در موقعیتی سخت)
1.I know you don't approve of his working methods, but why not take the easy way out this time and agree to his request?
1. من میدانم تو روشهای کاری او را تایید نمیکنی، اما چرا راحتترین کار را نمیکنی و با درخواستش موافقت نمیکنی؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
play ball with
take as it comes
play safe
take in stride
take some beating
work like a horse
take the edge off
take the law into hands
take the mick out of
take the plunge
کلمات نزدیک
take the bus
take the bull by the horns
take the blame
take tennis lessons
take temperature
take the initiative
take the law into one's own hands
take the lead
take the liberty of doing something
take the mickey out of someone
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان