[عبارت]

take the initiative

/teɪk ði ɪˈnɪʃətɪv/

1 پیش‌قدم شدن آغازگر بودن

  • 1.Jackson had taken the initiative and prepared a report.
    1. "جکسون" پیش‌قدم شد و گزارش را آماده کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان