[اسم]

technician

/tekˈnɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متخصص فنی تکنیسین، کارشناس فنی

معادل ها در دیکشنری فارسی: تکنیسین فن‌ورز
  • 1.a lab technician
    1. یک تکنیسین آزمایشگاه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان