[اسم]

tenderness

/ˈtendərnəs/
غیرقابل شمارش

1 مهربانی محبت، شفقت

معادل ها در دیکشنری فارسی: رقت لطافت
  • 1.She always treated him with tenderness and compassion.
    1. او همیشه با او با مهربانی و محبت رفتار کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان