Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تصدیق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
testimony
/ˈtestɪmoʊni/
قابل شمارش
[جمع: testimonies]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تصدیق
شهادت، گواهی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شهادت
گواهی
مترادف و متضاد
testament
1.a sworn testimony
1. گواهی سوگند یاد شده
2.Her claim was supported by the testimony of several witnesses.
2. ادعای او توسط شهادت چندین شاهد حمایت شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
testimonial
testify
testicular
testicle
testes
testing
testis
testosterone
testy
tetanus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان