[فعل]

to text

/tekst/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: texted] [گذشته: texted] [گذشته کامل: texted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیام دادن (از طریق موبایل)

  • 1.Have you been texting all afternoon?
    1. تمام بعدازظهر داشتی پیام می‌دادی؟
to text somebody something
به کسی چیزی پیامک دادن
  • I'll text you the final score.
    من امتیاز نهایی را به شما پیامک می‌دهم.
to text somebody
به کسی پیام دادن
  • I texted her to arrange a time to meet.
    (از طریق موبایل) به او پیام دادم تا قرار ملاقاتی بگذارد.
[اسم]

text

/tekst/
قابل شمارش

2 متن کتاب

معادل ها در دیکشنری فارسی: متن
مترادف و متضاد book script words written work
to read a text
متن کتاب را خواندن
  • Could you all read the text, please?
    می‌شود همگی لطفا کتاب را بخوانید؟
to lay out a text
متن را تنظیم کردن
  • My job is to lay out the text and graphics on the page.
    کار من این است که متن و گرافیک صفحه‌ها را تنظیم کنم.

3 پیام (موبایل) پیامک

مترادف و متضاد text message
to get/send a text
پیامک دریافت کردن/فرستادن
  • 1. Did you get my text?
    1. پیام مرا دریافت کردی [گرفتی]؟
  • 2. Send a text to this number to vote.
    2. برای رای دادن به این شماره پیامک دهید.

4 کتاب درسی

مترادف و متضاد textbook
  • 1.Have you bought the new biology text?
    1. آیا کتاب درسی جدید زیست‌شناسی را خریده‌ای؟
  • 2.Where is my organic chemistry text?
    2. کتاب درسی شیمی‌ام کجاست؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان