Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چشم غره
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
the eye
/ði aɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چشم غره
1.We got the eye from the manager of the restaurant when we entered in our old clothes.
1. مدیر رستوران به ما چشم غره رفت وقتی ما با لباس های قدیمی وارد رستوران شدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
the entertainment facilities are movie theaters, theaters and parks.
the engine ticks.
the engine is not tuned. why don't you have it tuned up?
the engine is not tuned.
the engine has overheated.
the fan belt is broken.
the fan belt is too loose. it's squeaking.
the fat is in the fire
the feeling is mutual
the flight attendants are serving lunch.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان