Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عمق شکم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
the pit of one's stomach
/ðə pɪt ʌv wʌnz ˈstʌmək/
1
عمق شکم
عمق وجود
تصاویر
کلمات نزدیک
the pilot and the co-pilot are both iranian.
the pedal pads and the floor mats are worn.
the parking is in the basement.
the paralympics
the pantry is through the kitchen.
the plane took off at 11 o'clock sharp.
the plates are on the top shelf.
the pole vault
the pot calling the kettle black
the power goes out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان