Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نیروگاه حرارتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
thermal power station
/θˈɜːməl pˈaʊɚ stˈeɪʃən/
قابل شمارش
1
نیروگاه حرارتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نیروگاه حرارتی
تصاویر
کلمات نزدیک
thermal
there’s no place like home
there’s a lot of wind in summer, fall and winter.
theresa
therein
thermochemistry
thermocouple
thermodynamics
thermoelectricity
thermometer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان