Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سوم
2 . به سه بخش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
third
/θɜrd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سوم
سومین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ثالث
سوم
سومی
1."What's the date today?" "It's the third."
1. «تاریخ امروز چیست؟ [امروز چندم است؟]» «امروز سوم است.»
2.She came third in the race.
2. او در مسابقه سوم شد.
the third road on the right
جاده سوم سمت راست
the third time
دفعه سوم
[اسم]
third
/θɜrd/
قابل شمارش
2
به سه بخش
یکسوم، ثلث
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یکسوم
1.He cut the cake into thirds.
1. او کیک را به سه بخش (مساوی) برید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
thinly
thinking cap
thinkable
think up
think twice
third-year
third degree
third tonsil
thirst
thirstiness
کلمات نزدیک
thinning
thinness
thinly
thinking
thinker
third class
third party
third person
third world
third-class
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان