[اسم]

tomato

/təˈmeɪtoʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گوجه‌فرنگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: گوجه‌فرنگی
a cheese and tomato sandwich
یک ساندویچ پنیر و گوجه‌فرنگی
کاربرد اسم tomato به معنای گوجه‌فرنگی
معادل اسم tomato در فارسی "گوجه‌فرنگی" است. گوجه‌فرنگی میوه‌ای گرد، آبدار و سبزرنگ در حالت کال [نرسیده] و قرمزرنگ در حالت رسیده است. البته گوجه‌فرنگی به دلیل نداشتن هسته، در علم باغبانی در خانواده سبزیجات قرار می‌گیرد. مثال:
"a cheese and tomato sandwich" (یک ساندویچ پنیر و گوجه‌فرنگی)
"tomato plants" (بوته‌های گوجه‌فرنگی)

2 دختر

disapproving informal old use
  • 1.Check out the tomato!
    1. اون دختره رو ببین!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان