[صفت]

tongue-tied

/tʌŋ-taɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: most tongue-tied] [حالت عالی: more tongue-tied]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ناتوان در تکلم (به دلیل ترس و ...)

معادل ها در دیکشنری فارسی: الکن زبان‌بسته
informal
  • 1.Whenever I talk in front of an audience, I get tongue-tied.
    1. هر وقت در مقابل جمعیت صحبت می‌کنم، ناتوان در تکلم می‌شوم [زبانم بند می‌آید].
توضیحاتی در رابطه با tongue-tied
صفت tongue-tied به معنای عدم توانایی سخن گفتن به طور قابل فهم است. یعنی یک فرد به هر دلیلی (ترس، اضطراب و ...) در زمان و مکانی بخصوص زبانش بند می‌آید. مثلا به هنگام سخنرانی در مقابل جمعیتی از شنوندگان.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان