Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رتوش کردن
2 . با لمس کردن برانگیختن
3 . هوشیار کردن
4 . بهبود بخشیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to touch up
/tˈʌtʃ ˈʌp/
فعل گذرا
[گذشته: touched up]
[گذشته: touched up]
[گذشته کامل: touched up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
رتوش کردن
سطح چیزی را با کمی رنگ پوشاندن، ترمیم کردن
1.She quickly touched up her lipstick.
1. او سریع رژ لبش را ترمیم کرد.
2.She was busy touching up her make-up in the mirror.
2. او مشغول ترمیم کردن آرایشش جلوی آینه بود.
3.The photograph had obviously been touched up.
3. مشخص است که عکس رتوش شدهاست.
2
با لمس کردن برانگیختن
با لمس کردن تحریک کردن
informal
مترادف و متضاد
grope
1.He was accused of touching up one of his students.
1. او متهم به تحریک جنسی کردن یکی از دانشآموزانش شده بود.
3
هوشیار کردن
4
بهبود بخشیدن
تجدید کردن
1.The speech he finally gave had been touched up by his staff.
1. سخنرانی که در نهایت ارائه داد توسط کارکنانش بهبود بخشیده شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
touch screen
touch on several issues
touch on
touch judge
touch football
touch-and-go
touchdown
touched
touched in the head
touching
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان