Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . متأثر
2 . دیوانه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
touched
/tʌtʃt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more touched]
[حالت عالی: most touched]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متأثر
تحتتأثیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متاثر
1.He said he was ‘very touched’ to receive his medal.
1. او گفت از دریافت کردن مدال "بسیار متأثر" است.
2
دیوانه
خلوچل
informal
مترادف و متضاد
crazy
retarded
1.You have to be a little touched to do my job.
1. تو باید کمی خلوچل باشی که کار من را انجام دهی.
تصاویر
کلمات نزدیک
touchdown
touch-and-go
touch up
touch screen
touch on several issues
touched in the head
touching
touchline
touchpad
touchscreen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان