[فعل]

to trickle

/ˈtrɪkl/
فعل ناگذر
[گذشته: trickled] [گذشته: trickled] [گذشته کامل: trickled]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چکیدن چکه چکه کردن

  • 1.Tears trickled down her cheeks.
    1. اشک از گونه‌های او می‌چکید.
[اسم]

trickle

/ˈtrɪkl/
قابل شمارش

2 چکه قطره

  • 1.a trickle of blood
    1. یک چکه خون
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان