[اسم]

triple

/ˈtrɪpl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سه‌برابر سه‌گانه

  • 1.triple of terrors for the wintertime driver: snow, ice and sleet
    1. هراس‌های سه‌گانه راننده در زمستان: برف، یخ و بوران
[فعل]

to triple

/ˈtrɪpl/
فعل ناگذر
[گذشته: tripled] [گذشته: tripled] [گذشته کامل: tripled]

2 سه برابر شدن

  • 1.The town's population has tripled in size.
    1. جمعیت شهر سه برابر شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان